حقوق اجتماعی زنان از منظر قرآن

صفحه نخست

ايميل ما

آرشیو مطالب

لينك آر اس اس

عناوین مطالب وبلاگ

پروفایل مدیر وبلاگ

طراح قالب

:: صفحه نخست
::
ايميل ما
::
آرشیو مطالب
::
پروفایل مدیر وبلاگ
::
لينك آر اس اس
::
عناوین مطالب وبلاگ
::
طراح قالب

::مقالات
::حجاب و عفاف در آثارشعرا و نویسندگان
::جايگاه مناظره و مباحثة ارزش‏مند در نهضت آزادانديشي
::مسألة شرّ در نگاه فلسفي امام سجّاد ( ع )
::پیامبر ( ص ) و عدالت اجتماعی
::پیامدهای تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی در امور آموزشی زنان
::سیره عملی پیامبر (ص) در اخوّت اسلامی
::ادبیّات میراث دار ارزش های اخلاقی و اجتماعی
::گلایه ها و شِکوه های ملّا محمّد تقی ناهیدی
::نقش رهنمودهای امام خمینی (ره) در پیوند عاشورا و قیام 15 خرداد
::انسان در منابع اصيل اسلامي ( قرآن و حديث )
::داستان شراره های گل
::ابوتراب جلی
::اسراف و تبذیر از منظر امام علی (ع)
::اصطلاحات قرآنی در ارتباط با الگوی مصرف
::اصلاح الگوی مصرف در بیان شاعران
::اقتصاد سالم از دیدگاه قران و ائمه اطهار
::الگوهاي رفتاري و اخلاقي از ديدگاه قرآن و پيامبر (ص)1
::امام علی(ع)، دشمن شناسی و دشمن ستیزی
::امنیت پایدار و آرامش روانی جامعه در قرآن
::اندیشه شیعی و جهانی شدن حکومت اسلامی
::تسبیح موجودات در نهج البلاغه
::اندیشه های اجتماعی و انسانی در شعر هوشنگ ابتهاج و قیصر امین پور
::جایگاه رستاخیز در اشعار شاعران ایران
::تأثیر قرآن و احادیث در دیوان شهریار
::عرفان سعدی در بوستان
::بحر طویلی در ترغیب و ترویج فرهنگ وقف در بین اقشار جامعه
::خرافه شويي در آثار استاد مطهّری
::معناشناسی «فتنه» در قرآن
::ديدگاه قرآن به نقش زن در جامعه و تاريخ
::تأثير قرآن در سلوک فردی و اجتماعی
::تأثير قرآن بر شعر تعليم
::جایگاه پیامبر اعظم (ص) در ادبیّات معاصر فارسی
::سیره ی حکومتی و سیاسی پيامبر اعظم (ص)
::اندرزهای حکیمانه ی رودکی
::اقدامات امیرکبیر در صنعتی کردن ایران و مبارزه با استعمار اقتصادی
::الگوبرداری نسل جوان از قرآن و سیرۀ معصومین
::داستان کوتاه و روی کرد نویسندگان زن شهرستان دزفول به آن
::نقش و موقعیّت زن در سیرة نظری و عملی پیامبر اعظم ( ص )
::نقش شاعران و نویسندگان در معرّفی و تعمیق منازعه ی مشروطه و مشروعه
::انفاق و روزی حلال در قرآن و احادیث
::تبیین توان مندیها، فرصت ها و تهدیدات آموزش عالی در توسعه ی فرهنگی ـ اجتماعی ایران و کشورهای منطقه
::ائمّۀ اطهار تجلّی بهترین الگوی مصرف
::حمایت های حاج ملّاعلی کنی از فقرا و ایتام
::شیوه های عملی امر به معروف و نهی از منکر در رفتار ائمّه و استفاده از آنها در سالم سازی فضای فرهنگی، رشد آگاهی ها و فضایل اخلاقی
::عوامل همگرا و واگرا در اتّحاد ملّی و انسجام اسلامی
::خشونت خانوادگي، زمينه، عوامل و راهكارها
::معيارهاي تميز حق و باطل در قرآن كريم
::تربيت اجتماعي در سيرة معصومين ( ع )
::زنان نامدار شیعة عصر رضوی ( ع )
::نقش پیامبر ( ص ) در پیدایش نهضت آزاد اندیشی
::مدنیّت و مفهوم آن از دیدگاه پیامبر اسلام ( ص )
::جانبازان شیمیایی
::چشم انداز زن ایرانی و پژوهش در قرن بیست و یکم
::سیره ی فرهنگی و اجتماعی امام رضا (ع)
::عشق و محبّت از ديدگاه عرفای معاصر
::نامه ای به امام رضا (ع)
::نوآوری قرآن کریم در موضوع عصمت پیامبران و مقایسه ی آن با تورات
::بررسی جریان داستان کوتاه پس از انقلاب
::علی بن مهزیار اهوازی و ارتباط او با امامان هم عصرش
::شب عاشورا
::آزادگی و ساده زیستی در زندگی شهید مدرّس
::حقوق اجتماعی زنان از منظر قرآن
::تشويق به انديشمندي و تبيين آزادي بيان در چهار چوب قانون
::جايگاه مناظره و مباحثة ارزشمند در نهضت آزادانديشي
::انتظار و نشانه هاي ظهور
::جهاني شدن و ظهور
::ورزش از دیدگاه قرآن و احادیث و جایگاه فعلی آن در
::جایگاه زن در سیره و کلام پیامبر اعظم ( ص )
::رسالت استاد مطهّري در جنبش عدالت خواهي
::وضعیّت اجتماعی زن ایرانی از قرن 19 تا امروز و وظیفه ی او در جامعه ی معاصر ایران
::مستندات قرآنی و روایی انسجام اسلامی و برائت از مشرکین
::نقش زبان و ادبيات فارسي در اتّحاد ملّي و انسجام اسلامي
::وحدت اسلامی از دیدگاه قرآن و ﺷﺄن نزول و نقش آیات در انسجام اسلامی
::زبان فارسی و وحدت ملّی و انسجام اسلامی
::زبان و ادب فارسي، سند هويّت ملّي
::بررسي حقوق زنان در اسلام و كشورهاي صنعت
::سوره ی بقره در نثر عرفانی ایران
::سیره و سلوک امام علی (ع) در برخورد با مخالفان
::شیوه های عملی امر به معروف و نهی از منکر در رفتار ائمّه
::قرآن و عترت (ع) و فمینیسم
::نماز در آثار نثر عرفانی ایران
::گزیده ی چند داستان کوتاه، خاطره، نمایش نامه و فیلم نامه از دفاع مقدّ
::عشق و انديشه ي امين پور در « بي بال پريدن »
::جایگاه رستاخیز در اشعار شاعران ایران
::مباني فقهي ـ حقوقي مرتبط با مسايل اقتصادي، اشتغال و استقلال مالي زنان
::سوره ی بقره در نثر عرفانی ایران
::نقش اخلاق اسلامی در تعاملات اجتماع
::وحدت امّت اسلامی از نظر امام سجّاد (ع) و ارتباط آن با دیدگاه محقّقان دین در عصر حاض
::فرهنگ ايراني
::اندیشه های میرزای نائینی در کتاب تنبیه الامّه و تنزیه الملّه
::تجلّی قرآن در آینه ی اشعار استاد بهزاد
::شیوه های الگوبرداری نسل جوان از سیره علمی و عملی عالمان دین
::معيارهاي تميز حق و باطل در قرآن كريم
::مصادیق نوآوری و شکوفایی از منظر قرآن کریم
::نقش زن در تحکیم خانواده با تکیه به رفتار حضرت فاطمه (س) در زندگی خانوادگی و نمونه ای از اشعار فارس
::نوآوری در راهکارهای تبلیغی مباحث مهدویّت در جامعه و جهان معاصر
::شناخت توسعة فرهنگي از نگاه امام علي (ع) در نهج البلاغ
::امام حسين (ع) احياگر سياست پيامبر (ص
::مفاهيم اجتماعي در شعر معاصر و كهن
::قیام عاشورا، امر به معروف و نهی از منکر
::نماز و نیایش
::نقش نماز در ارتقاء ساختار اخلاقی انسان ها
::جایگاه قرآن کریم و آموزه های اهل بیت (ع) در تفکّر جهادی
::بررسی علل شیوع ضدّ ارزش ها از دیدگاه امام علی (ع) در نهج البلاغه
::قرآن و بهداشت تن و روان
::نماز از نظر قرآن، پیامبر (ص) و ائمّه اطهار (ع)
::مضامین قرآن در دیوان صباحی بیدگلی
::قیام عاشورا، امر به معروف و نهی از منکر
::نقش نماز در ارتقاء ساختار اخلاقی انسان ها
::دیدگاه حضرت علی (ع) در تفسیر قرآن
::بازتاب مسایل اجتماعی در اشعار شاعر معاصر ابوتراب جل
::حضرت فاطمه (س) و حضرت زينب (س) بهترین الگوی زنان جهان
::کرامت و عزّت انسانی، سعادت و کمال در نهج البلاغه
::جایگاه قرآن کریم و آموزه های اهل بیت (ع) در تفکّر جهاد
::نقش تعلیم و تربیتی شادی در انسان از دیدگاه قرآ
::رباعی
::سیمای پیامبر ( ص ) در کلّیّات سعدی شیرازی
::پيشگامان و مناديان وحدت در جهان اسلام ، سيّد جمال‌الدّين اسدآبادي
::نهضت پاسخ گويي از ديدگاه قرآن
::همسر آزاري و خشونت خانواده
::« عدالت و ارزش‏هاي انساني در عصر جهاني شدن »
::مهدويّت در قرآن ، احاديث و ادعيّه
::کارکرد معارف قرآنی در امثال و حکم ایرانی
::« انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »« انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »
::زن ، حقوق و جايگاه اجتماعي آن در اسلام
::ویژگی های بارز شهید ثالث
::رسالت استاد مطهّري در جنبش عدالت خواهي
::قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
::قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
::بررسی و نقد ترجمه های منظوم قرآن به فارسی
::کتاب ها


تمام لينکها تماس با ما


نويسندگان :
:: زهرا خلفی

آمار بازديد :

:: تعداد بازديدها:
:: کاربر: Admin

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 1372
بازدید کل : 110711
تعداد مطالب : 133
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1







پيام مديريت وبلاگ : با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، به وبلاگ من زهرا خلفی خوش آمديد .لطفا جهت ترویج هرچه بهتر دین مبین اسلام و آشنایی جوانان عزیز میهن اسلامی با قرآن و اهل بیت و همچنین کتاب و مقالات چاپ شده این وبلاگ را به دوستان خود معرفی کنید.همچنین برای هرچه بهتر شدن مطالب اين وبلاگ ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد .


حقوق اجتماعی زنان از منظر قرآن

ا

                                                                  باسمه تعالي     

حقوق اجتماعی زنان از منظر قرآن

مقدّمه

امروز كه ابرقدرتهاي شرق و غرب بر اذهان و قلب‌هاي مردم حكومت مي‌كنند و با تسخير علوم ،كاينات جهان را از آنِ خود مي‌دانند و به تحریک سياست‌مداران جهان‌خوار مي‌كوشند دين مقدّس اسلام را مخالف و منازع پيشرفت جهان معرّفي ‌كنند و با حربه‌ي فريب طرف‌داري از حقوق زنان و مطرح كردن فمنيسم، چهره‌ي اسلام را زن‌زدا كه هرگز احترامي براي زنان قائل نيست و زن را از حقوقش محروم ساخته، معرّفي می ‌كنند. جوامع به اصطلاح متمدّن بزرگ فراموش كرده‌اند در هنگامي كه در عربستان دختران را زنده ‌به گور مي‌كردند و يا در مصر براي زياد شدن آب نيل دختران را مي‌آراستند و بعد در اين رود غرق مي‌كردند و يا در قانون حمورایي اگر مردي دختر ديگري را مي‌كشت، بايد دختر خودش را به پدر مقتول تسليم كند، تا او را بكشد و در چين در زمان كنفوسيوس زنان بيوه براي ابراز وفاداري به شوي مرده‌ي خود خود را مي‌كشتند و در اسپارت وقتي از پسر زاييدن زن مأيوس مي‌شدند، او را به مرگ محكوم مي‌كردند و يا دختران نوزاد را مي‌كشتند و به صحرا مي‌افكنـدند، ايـن قـرآن بـود كـه جهت ارزش گذاشتن به مقام زن فرمود:« وَ اِذا الْمَوؤُدَةِ سُئِلَتْ بِأيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ »1 پس اوّلين مكتبي كه زن را به عنوان كامل كننده‌ي حيات انساني در مسايل اجتماعي و اخلاقي و قانوني قرار داده است، مكتب اسلام است. زن در جامعه‌ي اسلام عضو مهم و سرنوشت ساز است . دين اسلام به سلسله‌اي از عبادات، اذكار و اندرزهاي اخلاقي منحصر نبوده و نه تنها روابط ميان خالق با مخلوق را بيان نموده، بلكه خطوط اساسي روابط انسانها، حقوق و وظايف آنان را در اجتماع و نسبت به یکدیگر عرضه داشته است. در این راستا جایگاه و نقش اجتماعي زنان مسلمان با تكيه به جهان‌بيني توحيدي اسلام مشخّص مي‌گردد. زن مسلمان در اين ديدگاه به شكل مستقيم و غيرمستقيم در صحنه‌هاي مختلف سياسي ، اجتماعي داراي نقش اساسي و كليدي است.

در بيش از ده سوره از قرآن مجيد مسايلي مربوط به حقوق و مقام زنان هست و در طول تاريخ اسلام هر وقت اسلام به معناي راستين وجود داشته و بر جامعه حكومت مي‌كرده، زنان نيز در رشته‌هاي علمي، در زمينه‌هاي ادبي و در نقش‌هاي اجتماعي بزرگترين استعدادها را نشان داده‌اند.

اينجانب در اين مقاله كوشيده‌ام كه با ياري حق و با استناد به آيه‌هاي قرآن كريم ، حقوق زن و جايگاه او را در اسلام مورد بررسي قرار دهم.

بحث

ديدگاه قرآن كريم در مورد حقوق زن:  

با مطالعۀ منابع ديني درمي‌يابيم كه اسلام و قرآن نه تنها نسبت به زنان نگرش توأم با اكرام و احترامي خاص دارد، بلكه در برابر آراء و عقايد تحقيرآميز ساير فرق و مذاهب نسبت به طينت و سرشت و خلقت و به طور كلّي امور مربوط به زنان ساكت نبوده است.

دين اسلام ديني است كه به پيامبرش فرمان بيعت با زنان را مي‌دهد و مي‌فرمايد: . . . . فَبايِعْهُنَّ . . . . 2 و اين نشانگر آن است كه در اين شريعت زنان حق دارند كه در سرنوشت جامعه‌ي خود شريك و در چرخاندن پايه‌هاي اجتماع خود سهيم شوند. اين بيعت كه در واقعه‌ي فتح مكّه انجام گرفت و بيعت‌النّساء ناميده شد، يعني دادن مسئوليّت و خواستن انجام وظيفه از زن در اجتماع كه نمودار نهايت احترام به مقام و منزلت زن است. « اسلام وقتي از زن بيعت مي‌گيرد، در حقيقت به او اعلام مي‌كند كه تو يكي از خشت‌هاي بناي اسلامي، بايد سهم خود را در استواري و نگهداري اين بنيان ايفا كني. اسلام زن را به عنوان عضو مؤثّر جامعه پذيرفته و او را در امر مهم سرنوشت ساز بيعت شريك ساخته است».3

بيعت پيامبر(ص) چه در قول و چه در فعل با زنان به مفهوم مشروعيّت حاكميّت و شركت زنان در امر حكومت و اجتماع مي‌باشد.

هنگامي كه قرآن مي‌فرمايد: « . . . . و لَهُنَّ مِثْلُ الَّذي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْروفِ . . . . »4 و براي زنان است حقّي از معروف و خوبي همانند آنچه براي مردان هست، پس چگونه مي‌توان ارج نهادن به حفظ كرامت و حقوق زن را در اسلام ناديده گرفت؟ اين آيه مي‌فهماند زنان هم بهره‌ي خاص خود را دارند و اگر منصفانه انديشه كنند، كمبودي ندارد. هر كمبودي كه خيال كنند، با بهره‌ي خاص ديگر جبران شده است.

اجتماعي كه منزلت زن را نشناسد و سدّي در برابر تكامل و پيشرفت زنان باشد و به زن اجازه ندهد كه قابليّت‌ها و ارزش‌هاي انساني خود را ظهور سازد، اجتماع كاملي نخواهد بود. در حالي كه در قرآن درباره‌ي عظمت حقوقي و اجتماعي زن در سوره‌ي نساء آيات 7 و 19 و 32 سخن رانده است.

در فرهنگ اسلام مرد و زن در متن خلقت و تكليف و وظيفه مساويند چنانكه در بخشي از سوره‌ي نساء آية 1 مي فرمايد: اي مردم ( از زن و مرد ) پروا كنيد از خداوندي كه شما را از نفس و ريشه‌ي واحد و يگانه آفريد، پس از آن از همان ريشه همسرش را آفريد. . . .

در بخش مسائل اجتماعي ، قرآن ما را متوجّه كرده و مي‌فرمايد: با زنها معاشرت نيك داشته باشيد و زن را چون مرد در مجامعتان راه دهيد و اگر خوش آيندتان نيست كه در مجامعتان شركت كنند، اين كار ناخوشايند را بـكنيد چـرا كه ممكن است خير فـراواني در كار بـاشد و شـما نـدانـيد. ( وَ عاشِروهُنَّ بِالمَعروف ) .

اين معاشرت ، اختصاصي به مسائل خانوادگي ندارد. گاهي تعصّب جاهلي يا رواج فرهنگ ناصواب يا تعصّب خام و مانند آن، به مرد اين چنين تلقين مي‌كند كه تو نمي‌تواني با زن در يك مؤسّسه همكاري كني. يا زن در جامعه نمي‌تواند حضور فعّال داشته باشد.

قرآن كريم در اين زمينه مي‌فرمايد، اين گونه از تعصّبات رسومات جاهلي را كه فرهنگ باطل است بزداييد و اگر خوشتان نمي‌آيد كه آنها مانند شما سمتي داشته باشند و در جامعه و صحنه‌ي سياست و صحنه‌ي درمان و پزشكي و فرهنگ و تدريس حضور داشته باشند، اين امر را عمل كنيد شايد خير فراواني در اين كار باشد و شما نمي‌دانيد.

چيزي را كه عقل به رسميّت مي‌شناسد و پيش وحي و صاحب شريعت به رسميّت شناخته شده ، معروف است و چيزي را كه عقل و دين به رسميت نمي‌شناسند، منكر و ناشناخته است.

قرآن مي‌فرمايد: با صنف زن طوري رفتار كنيد كه عقل و شرع آن را به رسميّت مي‌شناسد اين قشر عظيم را منزوي نكرده و با آنها بدرفتاري نكنيد.5

در قرآن مجيد از ولايت مؤمنان و مؤمنات بر يكديگر سخن به ميان آورده است. « . . . وَ المُؤمِنونَ وَ المُؤمِناتُ بَعْضُهُمْ اَولياءُ بَعضٍٍ . . . . »6

اما متأسّفانه عبارات مجعول كه زن (جنس ضعيف) و جنس دوّم است و شايستگي شركت در امور سياست و مشاركت در تصميم‌گيري سياسي را ندارد، به واسطۀ كساني مطرح مي‌شود كه با تفكّر متحجرانه و قشري نگري عمق و هسته‌ي دين را رها مي‌كنند و به ظاهر و رويه‌ آن مي‌چسبند و سدّ راه انديشه‌ي ناب اسلام و شركت و حضور زنان مي‌شوند.

قرآن همان گونه كه مردان را مالك درآمد و كسب و كار سرمايه‌هاي خويشتن قرار مي‌دهد، زنان را هم مالك اموال و منافع مختلف و كسب‌ها و تجارتهاي خويش مي‌داند و در اين مورد مي‌فرمايد: « هر كس از مرد و زن از آنچه اكتساب كند، بهره‌مند شود».7

پس قرآن مجید در این آیۀ کریمه ، مردان و زنان را در نتایج کار و فعّالیّتشان ذی حق می داند.

      قرآن نمونه‌ي خوبي از زنان را معرّفي مي‌كند كه نه فقط زنان بلكه جامعۀ اسلامي از او بايد درس بگيرد. اين زن كه زن فرعون است، در جامعه احساس مسئوليّت مي‌كند و با اين كه همسرش خون‌آشام‌ترين مردم عصر است، با شهامت و شجاعت از كشتن موسي (ع) جلوگيري مي‌كند.

ا

ا

قرآن فضايلي براي اين بانو ذكر مي‌كند كه مهم‌ترين آنها در بُعد دعاي اوست كه در آن شش نكته‌ي مهم است. علّت اين كه اين بانو نمونه‌‌ي مردم خوب است، به خاطر آن است كه در نيايش به ذات اقدس عرض مي‌كند كه: « اي خدا براي من در كنار خود خانه‌اي در بهشت بنا كن». در حالي كه ديگران از خدا بهشتي مي‌خواهند كه نهرها از زير آن جاري است، اما اين بانو ابتدا خدا را مي‌خواهد و بعد در كنار خدا خانه طلب مي‌كند. در اين نيايش شش گانه دو درخواست اين بانو به تولّي برمي‌گردد. يكي لقاءالله و ديگري بهشت و چهارخواسته‌ي ديگر او به تبرّي برمي‌گردد كه نجات از فرعون و عمل آنان است. او هم درخواست مي‌كند كه از فرعون نجات يابد و هم از كار او كه شرك است. بنابراين بانويي كه تا اين حد عالي مي‌فهمد و در خواسته‌هايش تبرّي و تولّي دارد و مسائل اجتماعي و فردي را از ذات اقدس الله مسئلت مي‌كند، آيا اين زن نمونه‌، تنها نمونه‌ي زنان است؟ يا به تعبير قرآن كريم نمونۀ مردم جامعه است؟8

طبق روايات تاريخي عمر در زمان خلافت خود مي‌توانست در يك جلسه‌ي رسمي سقف مهريّه‌ي زنان را محدود كند كه يكي از زنان برخاست و گفت: « شما حق نداريد چنين كنيد، اين  برخلاف قرآن است». با توجّه به آيه‌ي 20 سوره‌ي نساء كه مي‌فرمايد: « اگر خواستيد زني را رها كرده به جاي او زني ديگر اختيار كنيد و مال بسيار بر او مهر كرده‌ايد، البتّه نبايد از مهر او چيزي بازگيريد. آيا به وسيله تهمت زدن به زن مهر او را مي‌گيريد؟ و اين گناهي فاحش و زشتي آن آشكار است».9

آن زن توانست در يك جلسۀ رسمي در مقابل خليفه‌ي دوم كه مي‌خواست به زعم خود و طمطراق، دست به اصلاح اجتماعي بزند مخالفت ورزيد و ايستاد و آن قضيّه را شكست داد. اين نشان‌گر آن است كه چه اندازه شخصيّت زنان در آن دوران تكامل پيدا كرده بود و چه اندازه آنان به حقوق خود در اسلام واقف بودند.

طبق دستور قرآن ، نفقه‌ي زن ( به معناي تهيّه‌ي وسايل رفاه و خوراك و پوشاك، شرعاً و قانوناً بر عهده‌ي مرد است و حتّي هنگامي كه زن داراي درآمدي است، مي‌تواند از همسرش مطالبه‌ي نفقه نمايد. زن حتّي مجبور به شير دادن به كودك خود نيست و در صورت تمايل مي‌تواند در قبال آن از مرد مطالبه‌ي اجرت نمايد.10

قرآن در آيۀ 7 سوره نساء حق ارث بردن زن را تثبيت كرده است و مي‌فرمايد: « مردان را از مالي كه پدر و مادر و يا خويشاوندان بعد از مردن خود باقي مي‌گذارند، بهره‌اي است و زنان را هم از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان از خود باقي مي‌گذارند، بهره‌اي است». اين در حالي است كه عرب جاهليّت حاضر نبود به زن ارث بدهد، اما قرآن كريم اين حق را براي زن تثبيت كرد. پس قرآن كريم سيزده قرن قبل از اروپا به زن استقلال اقتصادي داد. با اين تفاوت :

اوّلاً ، انگيزه‌اي كه سبب شد اسلام به زن استقلال اقتصادي بدهد جز جنبه‌هاي انساني و عدالت دوستي و الهي اسلام نبوده و در آنجا مطالبي از قبيل مطامع كارخانه‌داران انگلستان وجود نداشت كه به خاطر پر كردن شكم خود اين قانون را گذراندند. بعد با بوق و كرنا دنيا را پر كردند كه ما حقّ زنان را به رسميّت شناختيم و حقوق زن و مرد را مساوي دانستيم.

ثانياً ، اسلام به زن استقلال اقتصادي داد، امّا به قول « ويل دورانت» خانه براندازي نكرد، اساس خانواده‌ها را متزلزل نكرد، زنان را عليه شوهران و دختران را عليه پدران به تمرّد و عصيان وادار نكرد.

اسلام با اين دو آيه [ آيه‌ي مذكور و آيه‌ي 32 سوره‌ي نساء كه قبلاً بيان شد] انقلاب عظيم اجتماعي به وجود آورد، امّا آرام و بي‌ضرر و بي‌خطر.

ثالثاً ، آنچه دنياي غرب كرد اين بود كه به قول ويل دورانت ، زن را از بندگي و جان كندن در خانه رهانيد و گرفتار بندگي و جان كندن در مغازه و كارخانه كرد. يعني اروپا غل و زنجيري از دست و پاي زن باز كرد و غل و زنجير ديگري كه كمتر از اولي نبود به دست و پاي او بست. اما اسلام زن را از بندگي و بردگي مرد در خانه و مزارع و غيره رهانيد و با الزام مرد به تأمين بودجه ي اجتماع خانوادگي، هر نوع اجبار و الزامي را از دوش زن براي تأمين مخارج خود و خانواده برداشت، زن از نظر اسلام در عين اينكه حق دارد طبق غريزه‌ي انساني به تحصيل ثروت و حفظ و افزايش آن بپردازد، طوري نيست كه جبر زندگي ، او را تحت فشار قرار دهد و غرور و جمال و زيبايي را كه هميشه با اطمينان خاطر بايد همراه باشد از او بگيرد.11

 آيه‌ي 26 سوره‌ي قصص مي‌فرمايد « يكي از آن دو دختر (صفورا) گفت: اي پدر اين مرد را به خدمت خود اجير كن كه بهتر كسي كه بايد به خدمت برگزيد، كسي است كه امين و توانا باشد».

اين آيه‌ي شريفه مي‌رساند كه شرايط خانه‌ي شعيب (ع) براي مطرح كردن عقايد بسيار مناسب بوده و اين چنين نبود ، كه تنها رئيس و سرپرست خانه (با وصف اين كه پيامبر معصوم بوده) حقّ منحصر به فرد در اظهار نظر داشته باشد ، بلكه فرزند دختر وي به راحتي نظر خود را در مورد مسائل اقتصادي خانه ابراز مي‌نمايد و پدر نيز با سعه‌ي صدر نظر او را مي‌پذيرد. خانه شعيب پيامبر به عنوان الگوي خانه‌ي موحّدين سرشار از صفا و محبّت است و تصميم‌گيريها با توجّه به نظر جمع و فكر اصلح انجام مي‌گيرد و طبيعي است كه در چنين فضايي استعداد فرزندان شكوفا شده و آنان قدرت استنباط و تحليل نسبت به مسائل را به خوبي مي‌يابند.12 

بعضي آيات قرآن مشعر بر اين است كه زن و مرد از جهت انسانيّت و ارزش عمل مساوي مي‌باشند مانند آيه‌ي 195 سوره‌ي آل عمران كه مي‌فرمايد: « عمل هيچ عمل‌كننده‌اي از مرد يا زن را ضـايع نمي‌كنم، بعضي از شما اولويّت دارند بر بعضي ديگر» و در سوره نحل آيه‌ي 99 مي‌فرمايد: « كسي كه عمل شايسته كند اگر مرد باشد يا زن، در حالي كه با ايمان باشد پس همانا ما او را حيات مي دهيم يعني او را زنده مي‌گردانيم به زندگی نيكوي و پاكيزه و او را پاداشي مي‌دهيم به نيكوتر از آنچه بودند كه عمل مي‌كردند».     

و نيز راجع به امور اجتماعي و شئون حياتي،اسلام بين زن و مرد مساوات قرار داده و هر يك را در اراده و عمل، مستقل و نيز در نتيجۀ عمل مساوي گردانيده مانند آيه 32 سوره نساء كه قبلاً بيان شد.

اين آيات صريح در اين است كه در ارزش عمل و پاداش آن فرقي بين زن و مرد نيست هرگاه هر دو با ايمان باشند.

آيه‌ي ديگري كه دلالت صريح دارد كه زن و مرد در انسانيّت شريكند. در سوره حجرات آيه‌ي 13 بيان شده است كه مي‌فرمايد: اي مردم ما شما را از مرد و زن خلق كرديم و آنگاه شعبه‌هاي بسيار و فرقه‌هاي مختلف گردانيديم تا يكديگر را بشناسيد، بزرگوارترين شما نزد خدا باتقواترين مردم است و خدا كاملاً آگاه است.13

ا

قرآن كريم، زن و مرد را يكسان مورد خطاب قرار مي‌دهد و رهنمودها و دستوراتش كه جنبه‌ي عمومي دارند به مرد و زن متعلّقند ، هرگز مرد و زن را از هم جدا نمي‌نمايد، به نحوي كه بتواند از آن استنباط كرد كه زن ، در بينش قرآني، پست يا ناقص‌العمل و فاسد الرأي فرض شده باشد. در دو آيه مشهور مربوط به « شورا » كه عبارتند از « وَ اَمْرَهُمْ شُوري بَيْنَهُمْ » ، « وَ شاوِرْهُمْ فِي الاَمْرِ » ، به خوبي ملاحظه مي‌گردد كه امر مشورت، و سنّت آن، به مردان، انحصاراً اختصاص نيافته بلكه كلّيّۀ مسلمين اعم از زن و مرد را در برمي‌گيرد و شامل مي‌شود.

و در آيه‌ي 233 سورۀ بقره به نحو روشن‌تري مي‌بينيم كه خداوند متعال توافق را در رأي بين شوهر و همسر، جهت تصميم‌گيري درباره فرزندشان ملاك قرار مي‌دهد، و هيچ برتري يا امتيازي براي مرد(شوهر) قايل نمي‌شود، هم چنين رأي زن (همسر) را به هيچ وجه ناديده يا حتّي كم‌ارزش‌تر نمي‌بيند، بلكه رأي او را پاياپاي رأي مرد به رسميّت مي‌شناسد چنانچه در آيه مذكور مي‌فرمايد: « . . . . پس اگر زن و شوهر به رضايت خاطر و ثواب ديد هم جدايي طفل را اختيار كنند . . . . »

درمورد بخشي از آيه34سوره‌ي نساء كه مي‌فرمايد : « . . . الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَي النِّساءِ . . . » نبايد چنين پنداشت كه افزوني يا برتري و تسلّطي كه طبق قرآن ، مرد بر زن دارد، به معني پستي زن و نقص در انسانيّت ، عقل، ايمان، حقوق و كمال انساني اوست، چون چنين برداشتي با روح تعاليم اسلام ناسازگار است. اما بايد اذعان نمود كه اقرار به اين برتري، كه در آن حكمتي الهي است، در يك فهم كژ، نادرست و مغرضانه، باعث شده كه نتايج منفي به بار آورد، كه به نفع زن نبوده و نيست، تا حدّي كه انسانيّت او را خدشه دار كرده و به اصل مساوات لطمه‌ي شديدي وارد ساخته، و اسلام را نيز بدنام كرده و بد جلوه داده.14

قرآن كريم در آيه 4 سوره‌ي نساء درباره‌ي مهريه مي‌فرمايد: « وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلةً»

كابين زنان را كه به خود آنان تعلّق دارد عطيه و پيشكشي از جانب شماست به آنان بپردازيد. در اين آيه، قرآن كريم به سه نكته اشاره كرده است:

  1. از مهريه با نام صدقه ياد كرده كه صدقه از مادّه‌ي صدق است و به آن جهت به مهر صداق گفته مي‌شود كه نشانه‌ي راستين بودن علاقه‌ي مرد است.
  2. منظور از ملحق كردن ضمير « هنَّ» به اين حكم دين است كه مهريه به خود زن تعلّق دارد نه به پدر و مادر و صداق مزد بزرگ كردن، شير دادن و نان دادن پدر و مادر به او نيست.
  3. با كلمه‌ي (نحله) كاملاً تصريح مي‌كند كه مهر هيچ عنواني به جز تقديمي، پيشكش، عطيه و هديه ندارد.

در مورد مقدار مهريه بايد گفت كه شرع مقدّس اسلام براي آن ميزاني معيّن نكرده، بلكه مقدار آن را بر اساس رضايت زن و شوهر قرار داده است كه مي‌تواند پول ، خانه ، طلا ، نقره و يا منفعتي باشد و نيز تعليم صنعتي حلال و يا سوره‌اي از قرآن و يا تمامي قرآن را مي‌توان به عنوان مهريه قرار داد.15

         علّامه طباطبايي در مورد حقوق زن مي‌گويد:

اسلام زن را جزء حقيقي و عضو كامل جامعه‌ي انسانيّت قرار داد، و از اسارت بيرون آورد، و آزادي اراده و عمل به وي بخشيد. زن مانند مرد در ثروتي كه طبقه‌ي گذشته به ارث مي‌گذارند، شركت دارد و از پدر و برادر و عمو و خالو و ساير خويشاوندان و همسر ارث مي‌برد و هر كار مشروع و زندگي معروف را براي خود انتخاب كند، آزاد است و عمل وي احترام اجتماعي داشته و باارزش مي‌باشد.

حقوق خود را مي‌تواند مطالبه كرده و به مراجع صالحه‌ مستقيماً مراجعه كند و در صورت تعدّي اقامه دعوي نمايد و شهادت اقامه كند و در همه‌ي اين مراحل كه كلّيّات زندگي زن با آنها تأمين كامل مي‌شود، مرد هيچ‌گونه ولايت و قيمومت و تحكّمي نسبت به زن ندارد. « فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فيما فَعَلْنَ في اَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعرُوفِ » (سوره بقره آيه 234) 16

متفكّر شهيد استاد مرتضي مطهّري در مورد حقوق زن در اسلام مي‌گويد:

قرآن كريم ، به اتّفاق دوست و دشمن، احيا كننده‌ي حقوق زن است.

مخالفان ، لااقل اين اندازه اعتراف دارند كه قرآن در عصر نزولش گامهاي بلند به سود زن و حقوق انساني او برداشت. ولي قرآن هرگز به نام احياي زن به عنوان «انسان» و شريك مرد در انسانيّت و حقوق انساني، زن بودن زن و مرد بودن مرد را به فراموشي نسپرد. به عبارت ديگر، قرآن زن را همان گونه ديد كه در طبيعت هست. از اين رو هماهنگي كامل ميان فرمان‌هاي قرآن و فرمان‌هاي طبيعت برقرار است، زن در قرآن همان زن در طبيعت است. اين دو كتاب بزرگ الهي – يكی تكويني و ديگر تدويني – با يكديگر منطبق‌اند.

اسلام به شكل بي‌سابقه‌اي جانب زن را در مسائل مالي و اقتصادي رعايت كرده است، از طرفي به زن استقلال و آزادي كامل اقتصادي داده است و دست مرد را از مال و كار او كوتاه كرده و حقّ قيمومت در معاملاات زن را كه در دنياي قديم سابقه‌ي ممتد دارد و در اروپا تا اوايل قرن بيستم رايج بوده از مرد گرفته است، از طرف ديگر با برداشتن مسئوليّت تأمين بودجه خانوادگي از دوش زن، او را از هر نوع اجبار و الزام براي دويدن به دنبال پول معاف كرده است.17

آيت الله عبدالله جوادي آملي در مورد حقوق زن در اسلام مي‌گويد:

سخن در بحث حقوق زن ، تكامل زن، و تساوي زن و مرد در مسائل اخلاقي و تربيتي و . . . براي این است كه زمينۀ رشدي باشد تا اگر مردها تلاشي و كوششي دارند، زنها هم اهل كوشش و جهاد بـاشند، مـردهاي مـتعـارف به هر مقامي مي‌رسند، زن هم مي‌تواند برسد، و اگر همان گونه كه جريان مردان تاريخ بازگو شد، جريان زن تاريخي نيز بازگو مي‌شد، وضع غير از اين بود كه هست. مرد و زن در آن معيارهاي اصلي همتاي هم هستند و يك سلسله مسئوليّت‌هاي اجرايي براي مرد است كه اگر انجام ندهد بايد وزر آن را تحمّل كند، بنابراين نتيجه مي‌گيريم كه اوّلاً : آن تهمت‌هايي كه به اسلام زده و مي‌گويند كه: اسلام نيمي از جامعه را از بسياري حقوق محروم نموده است ، نارواست. ثانياً، اين تعصّبات و رسومات جاهلي كه از ديرباز در فرهنگ جوامع اسلامي رواج پيدا كرده است كه زن را به عنوان مظهر ضعف و زبوني ياد مي‌كنند اين بايد زدوده بشود. ثالثاً ، اگر كسي احساس مي‌كند كه زن نبايد از علوم و مسايل تربيتي و مانند آن كه خدمات قابل عرضه‌اي به جامعه ارايه مي‌دهد، استفاده كند، بايد از اين اعتقاد صرف‌نظر كند و علاقه‌مند باشد، زن همتاي مرد در اين علوم و معارف بار يابد و به جامعه خدمت كند مگر آنجايي كه به طور استثنا وظيفۀ مرد قرار گرفته است. رابعاً ، جمله‌ي (عاشِروهُنَّ بِالْمَعرُوفِ) اختصاصي به مسائل داخل منزل ندارد، بلكه در كلّ جامعه هم جاري است و مسئلۀ پنجم اين است كه زن در مقابل مرد غير از زن در مقابل شوهر است. يعني زن در مقابل شوهر بايد تمكين كند اما زن در مقابل جامعه مثل فردي از افراد جامعه است و اين چنين نيست كه بايد اطاعت كند و در مسائل خانوادگي هم مي‌بينيم كه گاهي زن قوام و قيّوم است و مرد بايد اطاعت كند، هم چنان‌كه پسر بايد از مادر اطاعت كند و لو در حدّ بالايي از تخصّص‌هاي علمي باشد.18

 

 

 

 

 

 

        قرآن كريم، به خلاف آنچه كه خيلي ها تصوّر مي كنند، به اتّفاق دوست و دشمن، احيا كنندة حقوق زن است. مخالفان لااقل اين اندازه اعتراف دارند كه قرآن در عصر نزولش گام هاي بلندي به سود زن و حقوق انساني او برداشت .

امام خميني (ره) با بياني قاطع و روشن و دركي انقلابي، چنين موضع گيري اسلام را از زن اعلام مي دارد: زن بايد همان حقوق مردان را داشته باشد. اسلام برابري بين مرد و زن را تأكيد كرده است. اسلام به هر دوي آنها حقّ تصميم گرفتن دربارة سرنوشتشان و برخورداري از تمام آزادي ها را اعطا كرده است. حقّ انتخاب كردن، رأي دادن و انتخاب شدن، حقّ آموزش و كار و نيز حقّ اعمال تمام وظايف اقتصادي..... اسلام زنان  را قدرت داده و مقابل مردان قرار داده است. به طوري كه زنان نسبت به آنان تساوي حقوق دارند. البتّه يك سلسله احكام خاص به زن است كه مناسب با زن مي باشد. نه اينكه اسلام ميان زن و مرد فرقي گذاشته باشد. در حقوق انساني تفاوتي بين زن و مرد نيست، زيرا هر دو انسانند و زن هم چون مرد حقّ دخالت در سر نوشت خويش را دارد.19

در قرآن كريم با كمال صراحت آيات متعدّدي در مورد زنان است كه عقل، صداقت، شهامت و حق پرستي آنان رامي ستايد و از آنان به نيكي ياد مي كند.

زن به عنوان اوّلين و مؤثّرترين مسئول تعليم و تربيت ابناء بشر مصداق كلام مبارك «اَلّذ ين آمنوا و عَمِلوا الصّالحات» ايماني راسخ و جاني مهذّب را به عنوان خاستگاه عمل صالح (تربيت) مي طلبد لذا تأمين سلامت جسم و جان زن اوّلين و واجب ترين حقوق وي برگردن جامعه مي باشد. شايان ذكر است جوامع مادّي كه همواره مادّي نگر و مادّي جو بوده اند در زمينة حفظ سلامتي و يا به بياني رساتر پرورش جسماني زن كوشش نموده اند لكن در اثر عدم عنايت به تربيت روح بانوان در عصر حاضر، جوامع استكباري شاهد حضور زناني مي باشد كه چون گلهاي زيباي رسته در مزبله ها و لجنزارها، جسم سالم و فربهي دارند كه روح بيمار و آلوده اي را در بر گرفته است. دين اسلام سلامتي جسم را وسيله اي جهت پرورش روح تلقّي مي نمايد. اين آئين حيات بخش ، جسم فربه نمي خواهد بلكه روح فربه طلب مي كند و جامعة اسلامي نيز مكلّف مي باشد كه صحّت جسم زنان را تأمين نمايد تا فعّاليّتهاي كمال جويانة زنان بستري مناسب داشته باشد و نيز در زمينة رشد علمي و روحاني بانوان، اجتماع موظّف مي باشد تا همه گونه امكانات آموزشي در دسترس قرار دهد و جهت وصول به اين مهم شايسته است تا دختران از كودكي همپاي تغذية جسماني مورد تغذية علمي و معنوي قرار گيرند و علوم مناسب با كرامت اين مربيان انسانيّت به آنان آموخته شود و همزمان در تهذيب و وارستگي روح لطيف و حسّاس اين قشر، مساعي كافي مبذول گردد و نيز در تقويت عواطف پاك آنان اهتمام لازم به عمل آيد. هم چنين لازم است كوشش شود تا اخلاق فاضله با جان آنان عجين گردد و وجود دختران از هر گونه اخلاق پليدي تطهير شود و سپس در سنين مناسب علوم و آگاهيهاي روز ظرف پاكيزه جان آنها را پر سازد كه اين دختران مادراني خواهند شد كه بنا به گفته علي (ع) لازم است تا فرزندانشان را براي آينده تربيت نمايند. بنابراين تحقّق زمينة اشراف ذهني زنان بر شرايط خاص محيطي از جمله حقوقي است كه جامعه در قبال بانوان بر گردن دارد. 20

آية شريفه 35 سورة احزاب مي فرمايد: همانا كلّيّة مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان با ايمان و مردان و زنان اهل طاعت و عبادت و مردان و زنان راستگو و مردان و زنان صابر و مردان و زنان خداترس و خاضع و مردان و زنان خير خواه، مسكين نواز و مردان و زنان روزه دار و مردان و زنان با حفاظ و خوددار و مردان و زناني كه ياد خدا بسيار كنند، بر همة آنها خدا مغفرت و پاداش بزرگ مهيّا ساخته است.

براساس اين آية شريفة سورة احزاب، فرقي نمي كند، چه اسلام، چه ايمان، چه قنوت، چه خشوع، چه تصدّق، چه صوم، چه صبر و استقامت، چه حفظ ناموس، چه ذكر خدا، زن و مرد در اين بخش ها يكسانند. فعّاليّت زنان در عرصة اجتماع، فعّاليّتي كاملاً مباح و روا و مطلوب و مجاز است كه با حفظ حدود اسلامي، اينها را انجام بدهند و نيمي از نيروي فعّال جامعه را به جامعه تقديم كنند.

آن وقتي كه در جامعه هم مرد تحصيل مي كند و هم زن، جمعيت تحصيل كرده، دو برابر آن زماني است كه فقط مردان تحصيل مي كنند. آن وقتي كه زنان در جامعه تدريس مي كنند، معلّم در جامعه دو برابر تعداد آن وقتي است كه فقط مردان تدريس مي كنند. در فعّاليّت هاي سازندگي، در فعّاليّت اقتصادي، در طرّاحي و فكر كردن و براي امور كشور و يك شهر و يك روستا و يك مجموعه و امور شخصي خانواده مطالعه كردن، ميان زن و مرد تفاوتي نيست. همه مسؤولند و همه بايد انجام بدهند. 21   

بنا به دستور اسلام و بر حسب نظري كه شارع اين دين شريف نسبت به زنان داشته، به استثناي چند مورد بخصوص، كه به سهولت در خور احصاء و شمارش است و در اين مورد نيز، منظور حقيقي، حفظ مصالح زنان از يك نظر، و رعايت مصالح جامعه از نظر ديگر بوده است؛ در تمام موارد، زنان از لحاظ حقوق اجتماعي و مدني و سياسي با مردان مشترك و مساوي هستند. چنانچه از احكام و دستورهاي اين دين شريف بر مي آيد، در هيچ مورد هيچ گونه نظري بر تقدّم مردان بر زنان و به عكس، نبوده است؛ و ملاك در رجحان و مزيّت يكي بر ديگري، علم و دانش و تقوا و فضيلت و ملكات اخلاقي و شرافتِ كاري را كه انجام مي دهد، مي باشد. 22

به گفتة شهيد مطهّري، اسلام بزرگترين خدمتها را نسبت به جنس زن انجام داد....

به طور كلّي به او حرّيت داد، شخصيّت داد، استقلال فكر داد.

قرآن در آيات فراواني تصريح كرده است كه پاداش اخروي و قرب الهي به جنسيّت مربوط نيست، به ايمان و عمل مربوط است، خواه از طرف زن باشد و يا از طرف مرد.

خداوند مرد و زن را يكسان مورد خطاب قرار مي دهد، و كارهايشان را طبق يك ميزان ارزيابي مي كند. خداوند، به عنوان تبعيض و فرق گذاشتن بين زن و مرد و امتياز دادن به مرد در برابر زن، دو ميزان براي سنجيدن كارهايشان در نظر نگرفته، معيار ارزيابي نيز يكي است و كار نيك نيك و بد، چه براي مرد و چه براي زن، يك مفهوم دارد.

[ شهيد بهشتي مي گويد: ]     ‍‍‍

وقتي مسلمان را در قالب لفظ بگنجانيم بسيار كوچك مي شود ولي وقتي كه از چهار چوب " لفظ " خارج شده مظهر صداقت، مسؤوليّت، امانت، شور و شهادت، عشق و ايمان مي گردد و همة اينها در چهرة يك « زن »
مي تواند جاي گيرد.

نقش زن در انسان سازي و جامعه سازي قابل مقايسه با نقش قرآن است. قرآن كريم، انسان ساز است و زنان نيز انسان ساز. اگر زنان شجاع و انسان ساز از ملّت ها گرفته شوند، ملّت ها به شكست و انحطاط كشيده مي شوند.

قوانين اسلام همه به صلاح زن و مرد است. زن بايد در مقرّرات اساسي مملكت دخالت كند.23

خداوند در قرآن از گرامي داشت پدر و مادر سخن مي گويد. با همة تجليل هاي مشترك وقتي مي خواهد از زحمات پدر و مادر ياد كند، از زحمت مادر سخن مي گويد.

در سوره احقاف آية 15، زحمات سي ماهة مادر را مي شمارد كه دوران بارداري، زادن و دوران شير خوارگي است و براي مادر دشوار است. همة اينها را به عنوان شرح خدمات مادر ذكر مي كند. در اين بخش قرآن، حتّي
اشاره اي هم بر اين موضوع نيست كه پدر زحمت كشيده است.

بنابراين، آيات قرآن كه در مورد حق شناسي از والدين آمده است بر دو قسم است: يك قسم حق شناسي مشترك پدر و مادر را بيان مي كند و قسم ديگر آياتي است كه مخصوص حق شناسي مادر است.

قرآن كريم اگر درباره پدر حكم خاصّي بيان مي كند، فقط براي بيان وظيفه است. نظير آية 233 سورة بقره كه
مي فرمايد: « .... خوراك و پوشاك مادران به طور شايسته به عهدة پدر فرزند است...» و ليكن هنگامي كه سخن از تجليل و بيان زحمات است، اسم مادر را بالخصوص ذكر مي كند.

يك سلسله مسئوليّت هاي پرورش به عهدة مادر است كه مرد، از آن محروم است. زن حداقل سي ماه يك سري مسئووليّت هايي دارد كه مرد، ندارد. خداي سبحان و دين وظايف و دستورات و راهنمايي هايي در ظرف سي ماه براي مادر مقرّر نموده و با او سخن گفته است. اين سي ماه عبارت است از: حداقل دوران حمل شش ماه و حداكثر نه ماه مي باشد، و دو سال نيز دوران شير خوارگي كودك كه روي هم سي ماه مي شود. در اين سي ماه كه مستقيماً كودك از مادر تغذيه مي كند، مادر مسؤول حفظ دو نفر است و دو تكليف دارد. يكي براي خود و ديگري براي كودك. پدر در اصل نطفه موظّف است حلال بخورد و اگر بعداً مبتلا به حرام شد، ارتباط تنگاتنگي با پرورش كودك ندارد، زيرا غذاي حرام پدر در جهاز گوارش پدر هضم مي شود، امّا غذاي مادر در دستگاه گوارش او تبديل به شير مي شود و كودك تغذيه مي كند. او موظّف است به كودك حلال بدهد و خود حلال بخورد. اين در مورد تغذية جسماني. امّا در غذاي روحاني نيز چنين است.

اگر مرد خاطرة بدي، خيال و و هوس بدي در سر بپروراند، خود را مي سوزاند، خيال گناه و خاطرة تلخ در درون مرد عليه خود اوست، امّا خيال باطل و حرام و انديشة گناه و خاطرات تلخ براي زن عليه دو نفر خواهد بود. حال بايد پرسيد آيا اين عظمت زن نيست؟ اين مسئووليّتي نيست كه ذات اقدس الله به زن است؟  به زن فرمود: مسئووليّت در حفظ خاطرات و انديشه ها و افكار و عقايد و اخلاقت بيش از مرد است. مرد يك نفر را مي سوزاند و تو دو نفر را.

تو مسئوول دو نفري. از اين رو مواظب افكار و انديشه هايت باش. زيرا كه بسياري از مسايل از راه انديشه به فرزند مي رسد.

بنابراين مسئووليّت زن در اين سي ماه به مراتب بيش از مرد است و هر كه مسئووليّتش بيشتر باشد در صورت عمل به آن، توجّهش به خدا بيشتر است و هر كه توجّهش به خدا بيشتر بود و عمل كرد، موفّق تر است.

اينها دستوراتي است كه ذات اقدس الله به عنوان برنامة ويژه از راه وحي و توسّط پيامبر به زنان آموخته است.

مسئووليّت افراد عادي در حدّ مسئووليّت ائمّه نيست؛ امامان و رهبران مسئووليّت بيشتري دارند، هر كس كه مسئووليّت بيشتري دارد، نشانة آن است كه اگر به اين مسئووليّت ها با ديد تكريم بنگرد، به خدا نزديك تر است.

قرآن چهرة بلقيس را اين گونه معرّفي مي كند كه با بهره گيري از منطق و خرد خود دلايل حضرت سليمان(ع) را مي پذيرد و اين نشانگر آن است كه قرآن به منطق و عقل بلقيس ارج مي نهد و واكنش مثبت او را در برابر حق موردتأييد قرار مي دهد. بلقيس نامة حضرت سليمان (ع) را كتاب كريم مي خواند. براي امتحان حضرت سليمان (ع) هديه  مي فرستد تا براي او ثابت شود كه سليمان (ع) پيامبر است يا پادشاه. تحليل او در مورد پادشاهان مورد تأييد قرآن است. وقتي حكمت و نبوّت سليمان (ع) را در مي يابد به جاي پرستش خورشيد، خدا را مي پرستد و در مورد تخت خود پاسخ خردمندانه اي مي دهد. انساني كه تحت تأثير عاطفه قرار نگرفته و به خوبي حكومت مي كند. آيات قرآن دربارة بلقيس نشان مي دهد كه قدرتش از سلاطين ديگر كمتر نبود امّا عاقل تر از ساير مردها بود.

قرآن از زبان هدهد سلطنت او را چنين تصوير مي كند: « من زني را يافتم كه بر آنها سلطنت مي كرد و از هر چيزي به او داده شده بود .» كه در سورة نمل آيات 23 و 24 بيان گرديده است. وقتي نامة حضرت سليمان(ع) توسّط هدهد به دربار آن بانو رسيد، اولاً نامه را با كرم ستود كه در سورة نمل آية 29 مي فرمايد:

« قالَتْ يا اَيُّها المَلَؤا اِنّي اُلْقِيَ اِلَيَّ كِتابٌ كَريمٌ » كرامت نامه تنها در مهر كردن آن نبود، بلكه محتواي نامه كه دعوت به اسلام بود، ماية كرامت آن نامه بود. او براي آن كه حضرت سليمان (ع) را بياموزد و هدف او را كه قدرتهاي دنيايي يا راه انبياء است، مشخّص كند، اين گونه عمل مي كند كه در ابتدا مي خواهد با امور مادّي سليمان (ع) را بيازمايد كه قرآن در سورة نمل آيه 35 مي فرمايد: « من هديه اي براي آنها مي فرستم، آنگاه منتظر مي مانم تا ببينم اين پيك هاي من كه هدايا را بردند چه پيامي مي آورند، اگر آنها مسايل مادّي طلب كنند، باج و خراج بخواهند و حاضر شوند در قبال مالي كه به آنها مي پردازيم، دست از دعوت ما بردارند، ديگر لازم نيست ما مكتب آنها را بپذيريم و اگر چنين نشد و آنها با اين هداياي مالي قانع نشدند، ما تصميم ديگر مي گيريم. وقتي هدايا را فرستاد و حضرت سليمان (ع) هدايا را رد كرد، بلقيس فهميد كه نظام سليمان (ع) نظام مالي نيست كه تطميع او ممكن باشد، نظامي نيست كه بتوان با دادن قدرت و اختيار و منافع كشور، او را راضي كرد تا از دعوت به اسلام صرف نظر كند و مي دانست كه قدرتمندان اگر وارد منطقه اي شوند عزّتهاي بزرگ را به دست ذلّت مي سپارند، بدين جهت گفت : « من براي ملاقات و ديدار سليمان آماده ام . » وقتي بلقيس از نزديك با سليمان گفتگو كرد، طبق آيه 44 سورة نمل گفت : « اي خدايا من به خود ستم كردم از اين كه تو را نپرستيدم و من همراه سليمان به كوي تو مي آيم . » او نگفت : اَسلمتُ لِسُلَيمانَ، بلكه گفت همراه با سليمان تسليم حق هستم و به همين سبب است كه ذات اقدس الله از اين جريان به عنوان عظمت و عبرت آموزي ياد مي كند. او كه زمام دار كشور وسيع يمن بود، عاقل تر از زمامدارهاي مرد بوده است . او
مي دانست كه شجاعت در تسليم شدن در مقابل حق است نه تهوّر. او شجاعت را از تهوّر تشخيص داد. قرآن كريم اين داستان را به عنوان يك نمونه طرح مي كند. اگر چنانچه مرداني به صلاح و فلاح رسيده اند، مرداني هم به فساد و افساد و هلاكت نسل انسانها و حرث آنها دست يازيدند و بسياري از مردم بي گناه را كشتند . اما اين زن بسياري از خونها را حفظ نمود .

يكي ديگر از زناني كه قرآن مجيد مقام خاصيّ براي او قايل است، حضرت مريم (س) است. در سورة تحريم آيه 12 مي فرمايد : « و مريم دختر عمران را كه خود را پاكدامن نگاه داشت و در او از روح خود دميديم و سخنان پروردگار خود و كتابهاي او را تصديق كرد و از عبادت پيشگان بود. كه در اين آيه كمالات و مقام معنوي حضرت مريم (س) را مي ستايد و پاك دامني و راستگويي و عبادت او را ارج مي نهد.

خداوند در اين آيه از او به عنوان صدّيقه ياد مي كند و حضرت مريم (س) جزو صدّيقين است و نيز طبق آيه 37 سورة آل عمران، مريم (س) در محراب از روزي حق بهره مند مي شود و فرشتگان با او سخن مي گويند و سخنان او را هم مي شنوند. هم مريم (س) آنها را مي ديد و هم آنان مريم را و مريم (س) را از مقام والايش در پيشگاه حق با خبر مي كنند و به او مي گويند كه تو صفوه الله، مطهّره و در ميان زنان عالم ممتازي. دائماً به ياد حق باش، سجود و ركوع را فراموش مكن و نيز بشارت حضرت مسيح (ع) را به او مي دهند ( آل عمران آيات 42 ، 43 و 45 ) .

هنگامي كه خداوند مي خواهد توفيق والايي را به كسي عطا نمايد، مي فرمايد : « شما را با همراهان و همسفران و قافله سالاراني چون انبياء و صدّيقين و شهدا و صالحين همراه مي كنم. ( سورة نساء آيه 69 ) .

يكي از صدّيقين حضرت مريم ( س) است كه همراهي با او اختصاصي به زنها ندارد تا زنها بگويند كه خدايا راه مريم را به ما ارايه بده، بلكه همان نمازگزاران دعا مي كنند كه راه صدّيقين را به ما نشان بده كه مريم هم جزو صدّيقين است. اين كه مردها در همة نمازها مي گويند خدايا راه انبياء و صدّيقين را به ما بنمايان، مرادشان صدّيقين منهاي مريم نيست بلكه صدّيقيني است كه مريم نيز از آنهاست. سرّ اين كه مريم صدّيقه است آن نيست كه اخبار عادي را تصديق كرد و آنچه كه ديگران باور دارند، او نيز تصديق نمود،بلكه او حقيقتي را تصديق كرد كه ديگران باور نداشتند و حقيقتي را صحّه گذاشت كه ديگران آن را مستبعد مي شمردند و روي همين استبعاد، زبان به تهمت وي گشودند، در حالي كه مريم (س) براي قبول اين امر غير عادي، آيت و علامت نطلبيد . 24

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نتيجه :

جامعة زنان كه مكاتب مختلف حقوقي را در فرآيند هاي گوناگون تاريخي و اجتماعي تجربه نموده است ؛‌ در تلاش جهت يافتن هويت حقيقي و اثبات ارزشهاي الهي خود يگانه راه حل را در تمسّك به دو يادگار هميشه جاويد
« حقايق قرآني و عترت نبوي » يافته است .

زنان مسلمان كه سلاحي به بُرّندگي قرآن در دست دارند، با اتّكا به آيين متقني چون اسلام مي توانند در فضاي ظلم و زور به زره آيات مبارك قرآن مسلّح گشته و با استناد به قوانين آن، پاسخ محكمي به ياوه سرايان و باطل گويان بدهند.

به اميد آنكه زنان و مردان، همگام و هم زبان ، کمر همّت بر بسته، دست اراده از آستين عمل به در آورند طومار نادرستي ها و ناراستي ها را در هم پيچيده افق هاي ناگشودة موفّقيّت و رشد را بر نسل هاي آينده بگشايند و پرچم رسالت صحيح انسان را بر بام مسؤوليّت هاي برين برافرازند.  

 

                                                                                  من ا... التّوفیق  

                                                          زهرا خلفی – عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی دزفول

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پانوشت ها

1-     سورة تکویر ، آیات 8 و 9

2-     سورة ممتحنه ، آیة 12

3-     قرآن و مقام زن ، ص 26

4-     سورة بقره ، آیة 228

5-     زن در آینة جلال و جمال ، صص 394 و 395

6-     سورة توبه ، بخشی از آیة 71

7-     سورة نساء ، بخشی از آیة 32

8-     زن در آینة جلال و جمال ، صص 156 تا 158

9-     زن و عدالت اجتماعی ، ص 24

10- یاقوت و مرجان ، بخشی از صص 127 ، 105

11- نظام حقوق زن در اسلام ، صص 256 تا 258

12- بررسی تاریخی منزلت زن از دیدگاه اسلام و تطبیق الگوی صدر اسلام با جامعه کنونی ، ص 190

13- روش خوشبختی ، صص 80 و 81

14- زن در آیینة تاریخ ، صص 137 ، 139

15- بررسی تاریخی منزلت زن از دیدگاه اسلام ، ص 160

16- زن در اسلام ، ص 29

17- نظام حقوق زن در اسلام ، بخشی از صص 25 ، 26 ، 263

18-  زن در آینة جلال و جمال ، صص 329 ، 439

19- زن در آیینة تاریخ ، ص 102

20- بررسی تاریخی منزلت زن از دیدگاه اسلام ، ص 159

21- زن ریحانة آفرینش ، ص 79

22- زن از نظر حقوق اسلام ، ص 46

23- زن در آیینة تاریخ ، بخش هایی از صص 73 ، 80 ، 112 ، 149

24- زن در آینة جلال و جمال ، بخش هایی از صص 178 تا 181 ، 286 تا 290 ، 158 ، 162 ، 169  

 

 

 

منابع و مآخذ

  1. بررسي تاريخي منزلت زن از ديدگاه اسلام و تطبيق الگوي صدر اسلام با جامعه‌ي كنوني، دكتر ثريا مكنوز، مريم صانع پور ، مركز چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامي، چاپ اوّل ، بهار 1374.
  2. روش خوشبختي، به قلم يك بانوي ايراني، انتشارات الزّهرا ، چاپ ششم.
  3. زن از نظر حقوق اسلام ، ابوالفضل حاذقی ، بهمن 1324
  4. زن در آيينه تاريخ ، عباس تيلا ، ناشر، مؤلّف ، چاپ اوّل 1371
  5. زن در آيـنۀ جـلال و جـمال ، آيت‌الله عبدالله جوادي آملي ، نشر اسراء ، چاپ اوّل ، 1375 ه‍.ش
  6. ا

    زن در اسلام ، علّامه طباطبايي ، نشر محمّد (ص)
  1. زن ریحانة آفرینش ، مجموعه سخنرانی های مقام معظّم رهبری دربارة زن ، نشر دارالهدی ، چاپ اوّل ، تابستان 1381
  2. زن و عدالت اجتماعي، آيت‌الله هاشمي رفسنجاني ، انتشارات سفير صبح، چاپ اوّل، 1380
  3. قرآن و مقام زن ، سيّد علي كمالي، انتشارات اسوه ، چاپ چهارم ، سال 1375 ه‍.ش
  4. نظام حقوق زن در اسلام ، مرتضي مطهّري، انتشارات صدرا، چاپ بيست و سوم ، ارديبهشت 1376
  5. ياقوت و مرجان ، علوّيه امّ الفخر علّامه ، ناشر ، نويسنده، چاپ اوّل ، 1372

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: موضوعات مرتبط: حقوق اجتماعی زنان از منظر قرآن ، ،
:: برچسب‌ها: حقوق اجتماعی زنان از منظر قرآن ,

نوشته شده توسط زهرا خلفی در شنبه 14 شهريور 1394


:: پنجمین کتاب منتشر شده از اینجانب:
:: زن در قرآن (انگلیسی)
:: بررسی و نقد ترجمه های منظوم قرآن به فارسی
:: قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
:: قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
:: ویژگی های بارز شهید ثالث
:: زن ، حقوق و جايگاه اجتماعي آن در اسلام
:: « انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »
:: کارکرد معارف قرآنی در امثال و حکم ایرانی
:: مهدويّت در قرآن ، احاديث و ادعيّه
:: عدالت و ارزشهای انسانی در عصر جهانی شدن
:: همسر آزاري و خشونت خانواده
:: نهضت پاسخ گويي از ديدگاه قرآن
:: پيشگامان و مناديان وحدت در جهان اسلام ، سيّد جمال‌الدّين اسدآبادي
:: سیمای پیامبر ( ص ) در کلّیّات سعدی شیرازی
:: رباعیات
:: نماز از نظر قرآن، پیامبر (ص) و ائمّه اطهار (ع)





به وبلاگ من خوش آمدید




:: ارديبهشت 1403;
:: تير 1402;
:: خرداد 1396;
:: مهر 1394;
:: شهريور 1394;

آبر برچسب ها

دانشگاه , زهرا خلفی , الگو , رفتار , پیامبر , قرآن , دشمن , شناسایی , سیره معصومین , اسلام , دشمنان ایران , رهبر , دانلود , دانلودکتاب , دانلودمقاله ,

صفحه نخست | ايميل ما | آرشیو مطالب | لينك آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ |پروفایل مدیر وبلاگ | طراح قالب

Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by zahrakhalafi